از خلیج فارس میآید نسیم فارسی ابر از شیراز میآید چو سیم فارسی دُر از این دریا نمیجویم چو دور افتاده است از تگ دریا ته چشم یتیم پارسی می رسد از کشتی بشکسته شعر بی شکست شعر هم بشکست با بند قدیم پارسی شیخ را سرمست دیدم یک شبی از بوی نفت رفت با عطر کفن عطر و شمیم فارسی